loading...
مطالب علمی
آخرین ارسال های انجمن
Danial بازدید : 11097 جمعه 08 شهریور 1392 نظرات (5)

 

 

 قبل از اینکه بریم سر اصل مطلب یه سری پیش نیاز هایی درباره ی افلاطون هستند که باید بدونید.زیرا افلاطون کسی بود که کمک های بسیار شایانی به کشف اطلاعاتی درمورد شهر گمشده ی آتلانتیس به ما کرد.در ضمن لینک دانلود در آخر پست قرار دارد.

 

افلاطون

 

 

 

 

 

افلاطون در سال 428 ق. م در يك خانواده اشرافي و اصيل آتني متولد شد. نام اصلي او«آريستوكلس» بود و نام افلاطون، بعد ها به خاطر پيكر تنومندش به او داده شد. وي يكي از بزرگترين فلاسفه جهان به شمار مي رود. دوره جواني او با دوره درخشندگي فرهنگ آتني همراه بود و در همان دوران، يعني در سن بيست سالگي با سقراط ملاقات كرد و شاگرد او شد. بستگانش اصرار داشتند كه او به حرفه خانوادگي خود يعني سياست بپردازد، اما وقتي محاكمه و مرگ استادش را به دست سياستمداران مشاهده نمود، سياست را رها كرد. او در محاكمه سقراط  حاضر بود و اتفاقات آن را در آثار خود ثبت كرد. پس از مرگ استاد، افلاطون آتن را ترك نموده و به مناطق مختلفي نظير مگارا و سيسيل سفر كرد كه خطرات بزرگي هم برايش در برداشت؛ تا جايي كه اسير شد و حتي در معرض مرگ قرار گرفت؛ اما سرانجام آزاد شد و به آتن بازگشت.
افلاطون پس از بازگشت به آتن در سال 388 ق.م ، « آكاد مي » خود را با هدف ترويج و تشويق بي طرفانه علم، در اين شهر بنا نمود. آكادمي افلاطون را به حق مي توان نخستين دانشگاه اروپايي ناميد، زيرا در آنجا مطالعات و تحقيقات محدود به فلسفه محض نبود، بلكه رشته هاي وسيعي از علوم مانند رياضيات، نجوم و علوم طبيعي را نيز در بر مي گرفت. جوانان از شهرهاي دور و نزديك به آن جا مي آمدند و علوم مختلف را فرا مي گرفتند. يكي از همين جوانان، ارسطو بود كه بعدها در زمره بزرگ ترين فلاسفه جهان قرار گرفت. افلاطون علاوه بر سرپرستي آكادمي و رهبري مطالعات، به تدريس هم مي پرداخت و شاگردانش از درس هاي او يادداشت برمي داشتند. بسياري از آثاري كه از او باقي مانده، حاصل اين يادداشت هاست. 
در روانشناسي افلاطون، رفتارهاي انسان از سه منبع ميل، اراده و عقل سرچشمه مي گيرد. ميل انسان شامل مواردي نظير تملك شهوت و غرايز مي شود. هيجان هم مواردي مانند شجاعت، قدرت طلبي و جاه طلبي را در برمي گيرد. عقل نيز مسئول مواردي نظير انديشه، دانش و هوش است. منابع ذكر شده در افراد مختلف داراي درجات متفاوتي است. مثلا در بازاريان، كسبه و عموم مردم،«ميل» نقش اصلي را در زندگي بازي مي كند و در جنگجويان و لشگريان، «هيجان» نقش اصلي را بر عهده دارد. عقل نيز پايه رفتار حكماست. 
بعد از اين مقدمات، افلاطون شروع به ترسيم جامعه آرمانيش مي كند و براي ايجاد آن، راهكاري هم ارائه مي دهد. آرمانشهر او جامعه اي است كه درآن هر كس با توجه به ذاتش، يعني همان منابع رفتاري كه ذكر شدند، در جاي خودش قرار گرفته باشد. مثلا كسي كه ميل بالايي دارد، فقط مشغول كسب و كار خود شود و در كار سياست دخالت نكند، يا كسي كه از شجاعت و هيجان بالايي برخوردار است، شغل اش در جامعه نظامي باشد. در آرمانشهر افلاطون، سزاوارترين گروه براي حكومت، فلاسفه هستند كه در آنها عنصر عقل در درجه بالايي قرار دارد (نوعي از نخبه گرايي).
اينجاست كه افلاطون نيز مانند سقراط تمايلش را به آريستوكراسي (حكومت اشراف) نشان داده و به عناد با دموكراسي بر مي خيزد. البته بايد توجه داشت كه اشراف يا شريفترين مردم براي حكومت الزاماً كساني نيستند كه داراي قدرت و ثروت اند؛ بلكه اين افراد بايد داراي حكمت باشند تا از شايستگي لازم براي حكومت برخوردار گردند.
از نگاه افلاطون، اصل و اساس سياست برخاسته از مفهوم «عدالت» است و آنچه او را وامي دارد تا به بحث سياست در كتاب جمهور بپردازد، چيزي جز بررسي عدالت در وجود انسان نيست. اساس استدلال او نيز بدين گونه است كه انسان را نمونه كوچكتر يك شهر مي داند و بحث را درباره شهر آغاز مي كند تا با روندي قياسي، نتيجه آن را به انسان نيز تعميم دهد. از ويژگي هاي آرمانشهر افلاطون مي توان موارد زير را برشمرد :
-  منشا و ريشه آن عدالت است؛
- يكي از مباني آن، اصل تقسيم كار و تخصصي شدن كار است؛
- غايت اصلي و اوليه آن اقتصادي است؛
- جامعه اي نخبه گرا و طبقاتي است.
در ميان آراء و عقايد افلاطون، سه مساله وجود دارد كه اركان و مشخصات اصلى فلسفه وي را تشكيل مى‏دهد، و ارسطو در هر سه مساله با او مخالف بوده است.
1- نظريه مثل : طبق نظريه مثل، آنچه در اين جهان مشاهده مى‏شود، اصل و حقيقت‏ اش در جهان ديگر وجود دارد و افراد اين جهان به منزله سايه‏ها و عكس هاى حقايق آن جهانى مى‏باشند. مثلاً همه انسان هايي كه در اين جهان زندگى مى‏كنند، داراى يك اصل و حقيقت در جهان ديگر هستند و انسان اصيل و حقيقى، انسان آن جهانى است؛ اين امر در مورد اشياء نيز صدق مي كند. افلاطون آن حقايق را « ايده» مى‏نامد. در دوره اسلامى، كلمه « ايده» به « مثال‏» ترجمه شده است و مجموع آن حقايق به نام « مثل افلاطونى ‏» خوانده مى‏شود. 
افلاطون مانند فلاسفه پيش از سقراط  بر اين باور بود كه تمام طبيعت در حال حركت و تغيير است. تمام چيزها از ماده ساخته شده اند و در اثر گذشت زمان دچار فرسايش مي شوند؛ اما چيزهايي هم هستند كه جاودانه و تغيير ناپذيرند؛ آنها قالب ها يا صورت هاي موجوداتند. مثلا تمام انسان ها به وجود مي آيند و مي ميرند، اما يك چيزي هست كه همه انسان ها به طور مشترك دارند و سبب مي شود آنها را انسان بدانيم. آن چيز، الگو، قالب و يا همان صورت جاودانه و تغييرناپذير انسان است.
به بيان ديگر، افلاطون به اين نتيجه رسيد كه در وراي جهان مادي، بايد حقيقتي نهان باشد. وي اين حقيقت را عالم مثال (عالم اين صورت ها) خواند. صورت هاي جاودان و تغيير ناپذير موجودات طبيعت، در اين عالم وجود دارند. حقايق و واقعيات عالم كه جاودان و دگرگوني ناپذيرند، همان صورتها هستند و آنچه ما با حواس خود درك مي كنيم (يعني پديده هاي طبيعي و محسوسات)، چيزي جز سايه هاي اين حقايق نيست. تمام امورعالم چه مادي مانند حيوانات، جمادات و نباتات و چه غير مادي مانند شجاعت، عدالت و ديگر فضايل اخلاقي، صور و حقايقي دارند كه نمونه كامل اين امور بوده و در عالم مثال قرار دارند. در نظر افلاطون، ما قادر نيستيم از چيزي كه پيوسته در حال تغيير است، شناخت حقيقي پيدا كنيم.
جهان طبيعت پيوسته در حال تغيير است و شناخت حقيقي نمي تواند به آن تعلق بگيرد. در مورد عالم ظاهر، يعني عالم محسوسات، فقط مي توان با حدس و گمان حرف زد. شناخت حقيقي فقط به صورت ها يا مثال هاي عالم تعلق مي گيرد؛ زيرا شناخت حقيقي، شناختي است كه عقل به دست دهد و عقل نيز فقط  با امور جاودان و تغيير ناپذير عالم، يعني با مثال ها سر و كار دارد. در جهان محسوسات كه شناخت ما از آن از راه كاربرد حواس و بنابراين ناقص است، همه چيز در حال تغيير است و هيچ چيز ثابت و دائمي نيست. در حقيقت، در اين جهان، هيچ چيز هستي و وجود ندارد؛ بلكه اين جهان، جهان نمودها و شدن هاست. چيزها مي آيند و مي روند و هيچ چيزي پايدار نيست و واقعيت ندارد.
2- نظريه مهم ديگر افلاطون درباره روح آدمى است. وى معتقد است كه روح  قبل از تعلق به بدن، در عالمى برتر و بالاتر كه همان عالم مثل است، مخلوق و موجود بوده و پس از خلق بدن، روح به آن تعلق پيدا مى‏كند و در آن جايگزين مى‏شود. به گفته وي، انسان نيز موجودي دوگانه است. ما بدني داريم كه به جهان محسوسات پيوند خورده و متغير است، ولي روح فنا ناپذيري هم داريم كه چون مادي نيست، مي تواند به عالم مثال وارد شود. افلاطون معتقد بود كه روح پيش از آنكه در جسم ظهور كند، در عالم مثال وجود داشته و مثل يعني حقايق را درك كرده است؛ اما همين كه به اين دنيا آمده و در بدن انسان ظاهر مي شود، همه مثالها را از ياد مي برد؛ با اين حال، خاطره اي مبهم از آن ها را به ياد دارد؛ به گونه اي كه وقتي در جهان طبيعت با موجودات مختلف، شكل ها و صورتهاي آنها روبرو مي شود، به ياد عالم مثال و صورتهاي آن مي افتد و همين امر، حسرت بازگشت به جهان اصلي را در روح برمي انگيزد. بدين معنا، علم و شناخت حقيقي انسان چيزي جز يادآوري صورتهاي جاودانه و حقايق اصلي عالم نيست. افلاطون مي گويد كه در عين حال، انسانها نمي خواهند روح خود را آزاد كنند تا به عالم مثال باز گردد.
3- نظريه سوم افلاطون كه مبتنى بر دو نظريه گذشته و به منزله نتيجه‏گيرى از آن دو نظريه مي باشد، اين است كه علم به معني تذكر و يادآورى است، نه يادگيرى واقعى؛ يعنى هر چيز كه ما در اين جهان مى‏آموزيم، مى‏پنداريم چيزى را كه نمى‏دانسته و نسبت به آن جاهل بوده‏ايم، براى اولين بار آموخته‏ايم، اما اين درحقيقت‏ يادآورى آن چيزهايى است كه قبلا مى‏دانسته‏ايم. زيرا گفتيم كه روح قبل از تعلق خود به بدن، در عالمى برتر موجود بوده و در آن عالم، « مثل‏ » را مشاهده مى‏كرده است و چون حقيقت هر چيز،« مثال‏ » آن چيز است و روح ها قبلاً مثالها را ادراك كرده‏اند، پس قبل از آنكه وارد عالم دنيا شوند و به آن تعلق يابند، عالم به حقائق بوده‏اند؛ اما پس از تعلق به بدن، آن چيزها را از ياد برده اند.
بدن براى روح به منزله پرده‏اى است كه مانع تابش نور و انعكاس صور در آينه است. در اثر ديالكتيك، يعنى بحث و جدل و روش عقلى، يا در اثر عشق (در اثر مجاهدت، رياضت نفس و سير و سلوك معنوى بنابر استنباط امثال شيخ اشراق) پرده از بين مي رود، نور مي تابد و صورت ظاهر مي گردد.
فلسفه افلاطون يك فلسفه منسجم است كه در اخلاق، هنر، سياست و ديگر حيطه هاي فلسفه به طور گسترده اي وارد مي شود. آراء او تا به امروز تاثيرات شگرفي را بر فلسفه و فرهنگ بشري بجا گذاشته است. 

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

 آتلانتیس

 

 

 

از دوران یونان باستان تا کنون درباره ی جزیره ی گمشده ای به نام آتلانتیس پیوسته

افسانه هایی پرداخته شده است.میگویند آتلانتیس جزیره ای بزرگ در اقیانوس آرام

درست در غرب صخره ی جبل الطارق بود.جایی که به ستون های هرکول معروف

است.آنجا را سرزمینی ایده آل مانند یک بهشت میپنداشتند و افسانه های دیگر...
حدود 350 سال قبل از ميلاد  افلاطون در رساله اي تيمائوس (Timaeus) چنين نوشت : 12 هزار سال پيش از اين جزيره اي بوده است بزرگ با تمدني ستايش انگيز موسوم به آتلانتيس که... به اين ترتيب نام قاره آتلانتيس براي نخستين بار بر قلم افلاطون جاري شد و به زودي بر سر زبانها افتاد .
وی در رساله ديگري به نام کور تياس (Critias) شرح بيشتري از قاره آتلانتيس و تمدن آن نوشت  آتلانتها افزون بر 20 ميليون نفر بودند که در جزيره اي خوش آب و هوا به وسعت 154 هزار مايل مربع زندگي مي کردند در جنگلهاي انبوه آتلانتيس انواع جانوران بزرگ وکوچک مي زيستند و شهرهاي آباد آن با ساختمانهاي عظيم با شکل هرم درخشش نور بود و مرمر ...

داستان واقعی آتلانتیس شهر افسانه ای 

یکی از جذاب ترین و معروف ترین افسانه ها و رموز کره خاکی وجود تمدنی با تکنولوژی فوق بشری است که حدود 11000 سال پیش در جزیره ای بزرگ به نام آتلانتیس زندگی می کردند از آتلانتیس بارها در کتب تاریخ باستان نام برده شده اما کسی که اندیشه وجود آتلانتیس را در طی سالهای متمادی از گزند فراموشی حفظ کرد فیلسوف نامی یونانی افلاطون ( 347 سال پیش از میلاد) شاگرد تیزهوش سقراط بود وی نحقیقات زیادی در رابطه با آتلانتیس انجام داد و موفق به ایجاد نقشه مدوری از محل تقریبی آتلانتیس شد وی همیشه بر این اعتقاد استوار بود که شهر افسانه ای آتلانتیس به راستی روزی وجود داشته است . افلاطون در تحقیقان خود از منابع مختلفی از جمله منابع دریانوردی باستان و داستانهای افرادی که آتلانتیس را مشاهده کرده بودند استفاده کرد البته تحقیقات افلاطون هیچ گاه مورد اعتماد قرار نگرفت تا روزی که یک دریانورد هلندی از روی نقشه های افلاطون موفق به کشف ویرانه های شهری در زیر اقیانوس شد 

داستان آتلانتیس از زبان اسطوره ها 
داستان ساخته شدن و از بین رقتن جزیره افسانه ای آتلانتیس بسیار طولانی و بزرگ است که حتی در کنب هومر نیز نقل شده اما کلیت ماجرا از این قرار است که" پوسیدون" فرمانروای آبها در میان بزرگترین اقیانوس تحت فرمانروایی خود جزیره ای را بنا میکند تا آن را به معشوقه خود، زنی با عمر جاوبدان به نام " کلیتو" اهدا کند در میان این جزیره یک آتشکده بزرگ و تندیسی از پوسیدون "در حال راندن ارابه ای توسط اسب های بالدار" ساخته شد گفته میشود سرزمینی که شهر آتلانتیس در آن بنا شد به حد کافی وسیع و بزرگ بود و در طی سالها مردمان زیادی در آن در آرامش و صلح زندگی میکردند زئوس فرمانروای آسمانها به عنوان هدیه ای به پوسیدون علمی بسیار پیشرفته به آن سرزمین اهدا کرد به طوری که مردم در آن دارای تمدنی فراتاریخی بودند , سالها بعد مردمی در آتلانتیس دچار وسوسه و طمع نسبت به پادشاهی پوسیدون شدند و سعی در نابودی او کردند و روزی موفق شدند " کلیتو" را که عمر جاوبدان داشت با استفاده از قدرت های اهریمنی نابود کنند "پوسیدون" نیز که با مرگ معشوقه اش بسیار عصبانی شده بود مردم آتلانتیس را مورد غضب قرار میدهد و این شهر را به همراه تمام جزیزه و ساکنانش به اعماق اقیانوس می کشاند و در اعماق بستر اقیانوس دفن می کند  


نظرات جدید در مورد آتلانتیس 
تقریبا تمامی مردم به وجود شهر آتلانتیس معتقدند اما کسی به راستی از حقیقت وجود این شهر با خبر نیست تا به حال نیز به جز چند اکتشاف دریایی مدرک مستندی در مورد این شهر در دسترس نیست , در داستانها و افسانه هایی که در مورد این شهر وجود دارد از وجود ابزار آلاتی نام برده شده است که در مقایسه با صنعت و تکنولوژی یازده هزار سال پیش و حتی تمدن امروز نیز بسیار پیشرفته به نظر میرسد مانند اینکه از وجود فضاپیماها و سوختهای پرقدرت و ... نام برده شده به همین دلیل عده ای بر این اعتقادند که آتلانتیس در واقع محل سکونت توده ای از موجودات فضایی است و این شهر در واقع توسط موجودات فرازمینی بنا شده است و این که شاید این شهر هنوز هم پا برجاست و در اعماق اقیانوس به زندگی خود ادامه میدهد و شاید محلی برای تحقیقات انسان شناسی موجودات فرازمینی به شمار می اید  
زمین مکان های اسرار آمیز و بناهای فراوانی دارد که بشر را به اندیشیدن درباره ی اصل و منشاء انگیزه برپایی آن ها وامی دارد. از جمله این مکان ها آتلانتیس و قسمت های داخلی زمین است که هنوز غیز قابل دسترس هستند. عده ای از این مکان ها در مخیله صاحبانشان قرار دارد. عده ای دیگر اگرچه وجود خارجی دارند ولی هنوز اسرارشان کشف نشده است. هرم بزرگ خئوپس در جیزه و بناهای تاریخی فراعنه مصر، ستون های عظیم و خرسنگ های استون هنج« به زودی به تفضیل درباره ی استون هنج در وبلاگ صحبت خواهد شد.» در بریتانیا که سازندگان ناشناس آن نه تنها برای ثبت حرکت خورشید از آن استفاده می کردند بلکه کاربرد های ناشناخته ی دیگری هم داشته اند. در صحرای پرو خط های طویلی وجود دارد که شکل هایی از حیوانات و شبه انسان ها« به زودی به تفضیل درباره ی خطوط نازکا همراه با تصاویر در وبلاگ صحبت خواهد شد.» در ابعاد بسیار بزرگ بر روی زمین نشان می دهد که تنها از ارتفاع بسیار بالا قابل تشخیص هستند. معنی این اشکال چیست؟ هدف از کشیدن آن ها چه بوده؟ اینگونه علامات، بناهای تاریخی و مکان ها درحدی هستند که از حد تخیلات محض به مسائل ملموس مادی و از رمز و راز به علم می رسند و می بایست توضیحی برای آن ها پیدا شود. از نظر عده کثیری پرجاذبه ترین این اسرار همان جزیره ی گمشده ی آتلانتیس است. موضوعی که شاید در حدود دو هزار کتاب ، مقاله و شعر درباره ی آن نوشته شده.

مطابق گزارش افلاطون....  بر اين سرزمين اطلس حکومت مي راند که مردم او را ستون آسمان مي دانستند و در مرکز جزيره در بزرگداشت اطلس معبدي با شکوه ساخته بودند که ديوارهاي عظيم داشت و درهاي ان تزيين يافته بود از سنگها و فلزات قيمتي در زير تابش نور خورشيد همچون الماس مي درخشيد .
افلاطون ادامه مي دهد : مقدس ترين حيوان در نزد مردمان آتلانتيس گاو نر بود که مظهر قدرت بي شمار مي رفت و به عنوان برترين هديه به پيشگاه اطلس با مراسمي شکوهمند در برابر معبد بزرگ قرباني مي شد تا فوران خون سنگهاي مرمر را رنگ آميزي کند .
به نوشته افلاطون : در قاره آتلانتيس شهرها به شکلي هندسي و زيبا ساخته شده بودند و کانال هاي اب که همچون رگها در بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه ها و باغها را سيراب مي کردند . اساس فرهنگ و تمدن اين مردمان سعادتمند همانا برادري و صفات عالي انساني بود. اما چون قدرت ايشان روز افزون شد به تدريج شروع به دست درازي به ديگر سرزمينها کردند افلاطون ميگويد :روح احساس و کمک در انها ديگر از بين رفته بود انها اعتقاد و ايمان خود را از دست داده بودند انها با سپاهياني بي شمار قصد فتح اتن و سرزمين هاي شرق را داشتند .
اما زئوس طوفاني بر انها نازل کرد . مجازاتي که به هيچ وجه قابل تصور نبود . افلاطون در اين باره نوشت :طوفان سبب زمين لرزه و سيل هاي بزرگي شد که به مدت يک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتي دريا جزيره آتلانتيس را به زير خود فرو برد و ناپديد گشت  افلا طون ترديد داشت که هرگز نشانهاي از اين سرزمين گمشده به دست ايد .او نوشت : اقيانوس در آن نقطه به مکاني غير قابل عبور و جستجو تبديل شده است.
به اين ترتيب و به روايت افلاطون تمدن آتلانتيس در آغاز شکوفايي نابود مي شود و سه نيروي سهمگين طبيعت يعني : اتشفشان و زلزله و طوفان با چنان شدت و خشونتي بر پيکر آتلانتيس مي تازد که تصور ان نيز لرزه بر پيکر آدمي مي اندازد .  اين واقعه در سال 3500قبل از ميلاد روي مي دهد . جزيره آتلانتيس به لرزه در مي آيد ; زمين از هر سو شکاف بر مي دارد و تکه تکه مي شود . از قله هاي کوه آتش فوران مي کند و تکه هاي مذاب همچون باران مرگ بنا ها را هدف قرار مي دهد . سپس خاکستري داغ همه فضا را تيره و تار مي کند و بر سراسر جزيره فرو مي بارد تا ... سرانجام چنان کند که آتلانتيس در زير پردهاي سنگين مدفون شود وبه افسانه ها بپيوندد .


چون افلاطون در گذشت ; آتلانتيس هم از ياد ها رفت و ديگر کسي سراغ ان جزيره اسراراميز را نگرفت جز انکه نامش براي درياي آتلانتيک (واقع در ميان سه قاره افريقا اروپا وامريکا ) باقي ماند.  اما جست و جو گران و دوستداران تاريخ و گذشته زمين با مطاله رساله هاي افلاطون در انديشه جزيره اي فرو مي رفتند که در ان مردمي لايق و هوشمند زندگي مي کردند و همواره پرسش اين بود که آتلانتيس در چه نقطه ا ي قرار داشته و علت واقعي نابودي ان چه بوده است ؟

 آيا چنين تمدني واقعيت داشته يا افلاطون از رويا هاي خود سخن گفته است؟ اين ترديدها از انجا قوت مي گرفت که اتلانتيس در زبان مصريان باستان به معني (جزيره بي نام) است و يونانيان باستان نيز علاقه وافري به سرزمينهاي اساطيري و داستانهاي مربوط به اسطوره ها والهه ها داشته اند . بنابراين رساله افلاطون مي بايستي درباره يک آرمانشهر در جزيره ا ي موهوم ميان درياي اساطيري باشد .
يک فرض ديگر اين بود که افلاطون از تمدني سخن به ميان اورده که نشانه ها و چگونگي ان را از زبان دريا نوردان شنيده و خودش چيزهاي زيادي به آن افزوده است.
یونانیهای دوره باستان بر این باور بودند که انتهای دنیا صخره عظیمی است در جایی که (ستون هرکول) قرار دارد ! و این ستون همان تخته سنگهای بس بزرگی است که در دو سوی تنگه ای بین دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس (تنگه جبل الطارق) واقع است . دریا نوردان کشورهای حوزه مدیترانه هرگز جرات نمی کردند از این تنگه بگذرند و خود را به دریا های آزاد و اقیانوسها برسانند; اما گاه پیش می آمد که کشتی های کوچک به دست امواج خروشان به اقیانوس اطلس کشیده می شدند و از دهانه تنگه می گذشتند . در این صورت دریانوردهایی که می توانستند خود را نجات دهند و دوباره به وطن بازگردند حکایتهای شگفت آوری از سرزمینهای سرشار از نعمت و آسایش در ان سوی ستون هرکول تعریف می کردند که بیشتر به افسانه پردازی شباهت داشت تا واقعیت ! ولی افلاطون با جمع آوری اطلاعات و مشاهدات دریانوردها اعتقاد یافته بود که در ان سوی تمدن حوزه مدیترانه تمدن دیگری در جزیره ای میان آبهای خروشان اقیانوس وجود دارد که همان آتلانتیس است .
به گمان دانشمندان انچه افلاطون نشانی داده می تواند تمدنی باشد متعلق به دوران پارینه سنگی واقع در منطقه ای که در ان یخ بندان وجود نداشته است .
جست و جوی دانشمندان و کنجکاوی انها برای دستیابی به سرچشمه تاریخی آتلانتیس تا امروز ادامه داشته است . انسان با تکیه بر علم واطلاعات خود می خواهد سرانجام در یابد که   اتلانتیس مدفون شده   به طور دقیق در چه نقطه ای قرار داشته و کجا می تواند بوده باشد .؟  آیا آتلانتیس قاره ایست تقسیم شده ؟ ایا اقلیمی است غروب کرده در مثلث برمودا ؟ 
با توجه به نشانه هایی که افلا طون در رساله های خود به دست داده است چنین گمان می کنند که جزایر  آ زور (Azor) باید از بقایای قاره گمشده اتلانتیس باشد . این جزایر همچون حلقه ای به همدیگر در اقیانوس اطلس قرار دارند و بر اساس شواهد و مدارک موجود در حدود 2200 سال پیش از میلاد با شراره های بر کشیده از قله یک اتشفشان سهمگین و زلزله پس از ان تکه پاره شده اند .
اوتوهنریخ موک که مهندس اتریشی بود و علاقه وافری به تاریخ و جغرافیا داشت کتابی تحت عنوان   راز آتلانتیس  نوشت که شهرتی جهانی یافت و بار دیگر اتلانتیس را بر سر زبانها انداخت . انتشار این کتاب در سال 1976 بود و به اعتقاد نویسنده آن:

جزیره آتلانتیس نه فقط وجود داشته و دستخوش یک بلای سهمگین طبیعی شده بلکه بازماندگان فاجعه آتلانتیس به سواحل امریکای جنوبی و شمالی و افریقا و اروپا افتاده و به هر سرزمینی که رسیده اند دانش خود را از شهر سازی و معماری به کار بسته اند تا بناهای عظیم و معبد های با شکوه و قصر های بزرگ مانند انچه که خود در آتلانتیس داشتند بسازند . بناهایی همچون اهرام مصر و معبدهای مایا وازتک و...
بر اساس فرضیه هایی که موک ارایه می دهد بسیاری از تمدنهای دوره باستان از دسته دوم بوده و همگی زاییده یک تمدن مادر به نام آتلانتیس هستند !!!



تصویر ساعت آفتابی غرق شده مربوط به آتلانتیس در اقیانوس اطلس


دلیل نابودی آتلانتیس

درمورد نابودی آتلانتیس دلایل زیادی مطرح شده است اما ما در این قسمت تعدادی از آن ها را طبق روایات بزرگانی مانند افلاطون و همچنین طبق شواهد مورد نظر بیان می کنیم.


 

در سال 1628 قبل از ميلاد مسيح انفجار بسيار مهيبی حاصل از فعاليتهاي آتشفشانی كه قدرت تخريبی آن برابر با انفجار 150 بمب هيدروژنی بود روی داد و در اقيانوس حفره ای به شعاع 12 الی 15 كيلومتر و به عمق 2 كيلومتر ايجاد كرد و سرزمين آباد و متجدد آن دوران يعنی آتلانتيس را در يك آن به كام نيستی كشيد.

صدای مهيب آن انفجار در تمام قاره های ديگر شنيده شد و بلايای حاصل از آن كه نتيجه ابر متراكمی از دود غليظ آ‌تشفشانی و گرد و غبار متراكم بود به صورت سرمای كشنده در اواسط تابستان و باران سيل آسائی كه محصولات كشاورزی و بناهای مسكونی و حتی سلطنتی را در اقصی نقاط جهان از آن جمله در چين باستان، مصر فرائنه، حكومت نو پای وايكينگها در اروپا، تمدن ايلكاها و ناسكاها در قاره امريكا، امپراطوری گسترده ساسانيان، و … ويران كرد، نمودار شد.

دانشمندان معتقدند كه آن يك رويداد طبيعی بود، اما اوليای مذهبی عقيده دارند كه آن نتيجه گناهان كبيره مردمان آن روزگار بود. به هر حال ما بايد پند بگيريم از هر دوی اين نظرات، چرا که ما نيز انسانهايی فناپذير هستيم.

اما به گفته ی افلاطون زئوس خدای خدایان جزای غیر قابل تصوری برای این مردمان فرستاد و سیل و زلزلهتمامی جزیره را از صحنه ی روزگار محو کرد.

 

افلاطون علت نابودی این قاره را چنین بیان کرده است.که وقتی زیاده طلبی مردم آتلانتیس زیاد شد و قصد حمله به آتن را داشتند زئوس طوفانی را بر آنها نازل کرد سپس به کمک سه نیروی طوفان آتشفشان و زلزله آنجا را از بین برد .

بعد از مرگ افلاطون تا قرن اخیر کسی از آتلانتیس سراغی نگرفت.

همچنین از نظر علمی قوی ترین احتمال برای نابودی آتلانتیس بر خورد سنگ آسمانی با سطح زمین در محدوده ی دریای کارائیب و خلیج مکزیک است محققان اندازه و تاریخ برخورد این سنک را با زمین مطابقت داده و مدعی شدند که با زمان نابودی آتلانتیس مطابقت دارد.

یوسفوس فلاویوس مورخ یهودی قرن اول برجی را در بابل ساخت تا در صورت وقوع دوباره ی طوفان به آنجا پناه ببرند.

علاوه بر شواهد زمین شناسی شواهد قدیمی از جمله نقشه های piri reis نیز وجود این قاره را تایید می کند

مکان دقیق

طبق عکس بالا و تحقیقات و جست وجوی بی وقفه و همچنینطبق گفته ی افلاطون مکان دقیق آتلانتیس در اقیانوس اطلس و در نزدیکی مثلث برمودا قرار دارد.البته مکان های دیگری نیز مانند دریای مدیترانه و یا دریاچه ی آفریقا کاندید شده اند تا آتلانتیس لقب بگیرند اما درصد بیشتر احتمال اینکه کدام مکان آتلانتیس باشد میانه ی آقیانوس اطلس است.

 

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

نتیجه گیری

آتلانتیس جزیزه ایست که پیشرفت علمی در آن جا بسیار زیاد بوده است.از آن جا که آتلانتیس،این شهر افسانه ای،بسیار مهم بوده است دانشمندان هم اکنون به طور مداوم و بی وقفه در حال جست وجو برای کشف اطلاعات دیگر درمورد این جزیره هستند.اصل نتیجه گیری با خودتان است.

 


 

لینک دانلود مستند در جست و جوی آتلانتیس

 

 

لینک دانلود


ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط بهار در تاریخ 1393/04/05 و 23:44 دقیقه ارسال شده است

خیلی جالب بود...ممنون از شما شکلک

این نظر توسط saba در تاریخ 1393/01/08 و 21:00 دقیقه ارسال شده است

خیلی مطالب علیی بود حیرت انگیزم کرد اما حیف در اخر نفهمید اتلانتیس دقیا برای چی این جوری شد در هر حال بازم ممنونشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط mahdi در تاریخ 1392/06/17 و 13:23 دقیقه ارسال شده است

سلام خدمت شما دوست عزیز و ممنون از این که به سایت من هم سر زدید
شما لینک شدید
با آرزوی موفقیت برای شما

این نظر توسط رضا آهنگر در تاریخ 1392/06/16 و 13:38 دقیقه ارسال شده است

سلام. با درخواست شما موافقت شد.
ما وبلاگ شما رو لینک کردیم لطفا شما هم سایت ما رو لینک کنید.

عنوان: دنیای نو ، بزرگترین سایت علمی و تکنولوژی
لینک: http://donyaye9.tk

با تشکر.

این نظر توسط mamad در تاریخ 1392/06/12 و 20:21 دقیقه ارسال شده است

سلام
رتبه الکسامو نمیتونم بیارم بالا
تو میتونی کمکم کنی؟
این بازی های سایتم هم با کیفیت بالایی هستن خوب حجم بالایی هم دارن دیگه!شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
این سایت جهت بالابردن بار علمی شما دوستان عزیز ساخته شده است.خوشحال میشوم از من انتقاد کنید و اشکالات وب را از طریق تماس با ما و یا از طریق نظرات به من گزارش دهید.لحظات خوشی را برایتان آرزومندم. لطفا از تمام صفحات وب دیدن فرماید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • سرویس وبلاگدهی درسا بلاگ
  • ساخت وبلاگ رایگان
  • سرویس وبلاگدهی درسا بلاگ
  • ساخت وبلاگ رایگان
  • ساخت وبلاگ رایگان
  • علمی و آموزشی
  • عکس ها
  • رمان ها
  • Every Thing _ دانلود آهنگ جديد
  • دانلود بازی/فیلم/کتاب/نرم افزار/اندروید IRS Download
  • سایت تفریحی سرگرمی اس ام اس سند
  • تحقیق درسی ، اموزش ، دانلود پاورپوینت ،
  • مطالب علمی و پزشکی
  • رمان ها
  • بزرگ ترین سایت دانلود فیلم
  • دنیا دانلود
  • جدیدترین یوزر نیم و پسورد نود 32
  • دنیای نو ، بزرگترین سایت علمی و تکنولوژی
  • علم یعنی قدرت
  • وب تفریحی
  • دانلود جدیدترین نرم افزارهای کامپیوتر و
  • کپی رایت
  • عجایب باستانشناسی
  • AVRو آموزش میکروکنترلر هایCATIA آموزش نرم افزار
  • برادران نابودگر
  • -=۩۞۩ full Ðownload ۩۞۩=-
  • عاشقان رمان
  • سرزمین موزیک
  • مطالب علمی و تاریخی
  • ( ◕_◕) کلبه ی رنگی پریا (◕_◕ )
  • این جا همه چی در همه
  • سرگرمی - جوک و اس ام اس
  • girl..Hidden..girl
  • عاشق همیشگی
  • BARO↭BAX x✘
  • راز سکوت
  • خنده بازارررر
  • بدون شرح
  • فقط مطالب خنده دار
  • فروشگاه زنجیره ای پارسی
  • فروشگاه پارسی
  • قسمت
  • جدیدترین تکنولوژی های سال
  • دنیای دانلود و سرگرمی
  • شهر آموزش
  • Love
  • سی ال وبلاگ
  • تبادل لینک
  • تبادل لینک
  • تبادل لینک
  • تبادل لینک
  • موزیک یاس
  • بهترین های بادا و آندروید
  • بارسا نیوز
  • کامپیوتر
  • تفریحی یو جی سی
  • ساسان اس ام اس
  • انتظـار به عشـق قائـــم الزمـــان
  • برنامه سلوک و راه عرفان
  • خرید ساعت مچی
  • توپ ترین ها
  • قیمت روز خودروی شما
  • دانلود سریال جدید
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به کدام موضوع بیشتر علاقه دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 69
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 59
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 177
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 9,218
  • بازدید کلی : 1,304,032